گفتوگو با محمود عاليشوندی؛
بودجه بنياد آذريزدی در سفرهای استانی گم شد!
یزدفردا : به گفته مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان يزد، بیتفاوتی بودجه سفرهای استانی و سودجويی برخی فعالان فرهنگی استان در رابطه با آذريزدی از جمله دلايل ناكامی بنياد ادبی «مهدی آذريزدی» است.به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، محمود عاليشوندی، مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان يزد، از جمله افرادی است كه در دوسال گذشته تلاشهای بسياری برای به سامان رسيدن مقبره و بنياد مهدی آذريزدی در استان يزد به عمل آورده است. هر چند كه وی در مقام مديركل مسئول ساماندهی تمام فعاليتهای فرهنگی استان است، اما ابايی ندارد كه بگويد اين بنياد و جريانسازی فرهنگی حول آن بزرگترين ظرفيت فراموش شده در رابطه با نام مهدی آذريزدی در كشور است.
عاليشوندی در گفتوگو با ايكنا از بیتفاوتی بودجه سفرهای استانی تا سودجويی برخی فعالان فرهنگی استان در رابطه با آذر يزدی سخن گفت. همه آنچيری كه نخستين بنياد ادبی با نام يك نويسنده را در كشور با ناكامی در شكلگيری همراه كرده است. مشروح اين گفتوگو به شرح ذيل است.
دو سال از مرگ مهدی آذر يزدی و جنجالهای به وجود آمده برای محل دفن او و نيز ايجاد بنيادی به نام وی در شهر يزد میگذرد، اما امروز در نهايت نه بنيادی داريم و نه مقبرهای در خور شأن نام اين نويسنده؛ چرا؟ آيا مساله اقتصادی است و يا موضوع چيز ديگری است؟
ما گاهی در نظم تصميمگيری در كشورمان ضرورت يك موقعيت و مسئله فرهنگی را دير درك میكنيم و مديران ما هم خيلی با تأخير به اهميت توجه به آن مسئله پی میبرند. به عنوان مثال ما دو سال قبل از اهدای جايزه آذريزدی و بنياد آن نام برديم، اما شايد بعد از دو سال گزافه نيست بگويم كه برخی مسئولان هنوز نخواستهاند كه اين ضرورت را ببيند و يا صلاح نديدند توجه كنند. در هر صورت اين مسئله هست. من اميدوارم با فعاليت ما حساسيت اين موضوع برای دوستان جا بيفتد.
اين يعنی قرار نيست باز هم اتفاقی بيافتد؟
ببينيد به هر حال گاهی اوقات برای جريانسازی حول يك نام و يا يك موضوع نيازمند صرف زمان زيادی هستيم و عوامل زيادی مثل قطعات يك پازل بايد دست به دست هم بدهند تا يك مسئله شكل مشخصی به خود بگيرد. البته اين كار سختی نيست، ولی خودم هم نمیدانم چرا اينقدر اين مسئله گاهی زمان میبرد.
ولی هنوز نمی فهمم چرا بايد اينقدر ما هزينه بدهيم؟ آيا ساختن يك مزار برای يك نويسنده اينقدر كار سختی است كه بايد منتظر جريان سازی بود و اظهار داشت صرف زمان لازم است؟
ببينيد، مسئله آذر يزدی مسئله پيچيدهای است. نهادهای زيادی در استان برای آن خود را مسئول میدانند. مثلا در مورد مقبره آن، ما فراخوان مقبره را منتشر كرديم، آثار رسيد و ما هم طرح برگزيده را انتخاب كرديم، ولی در نهايت بودجه نرسيد. قرار بود در سفر سوم رياست جمهوری مبلغی برای آذر يزدی اختصاص يابد، اما در نهايت مبلغی كه هزينه شد صرف برگزاری سالگرد آذر يزدی شد و پولی برای ساخت بنا باقی نماند و توجهی به آن نشد. اما اميدواريم امسال در بودجه تخصصی كه برای ارتقا شاخص فرهنگی استان در نظر گرفته میشود، برای ساخت اين بنا هم بودجهای در نظر گرفته شود و بودجهای هم برای اهدای جايزه آذريزدی در نظر گرفته شود.
با تخصيص بودجه همه چيز حل می شود؟
من از صميم قلب میگويم، آرزو دارم مردم ما نسبت به اين موضوعات حساسيت بيشتری از خود نشان دهند. من چند بار در رابطه با يكی از انقلاب ديگر از مشاهير يزد هم اين موضوع را گفتهام. در سالهای قبل از انقلاب مزار وحشی بافقی تخريب میشود و بر روی آن خيابان ساخته میشود. در سالهای اخير يكی از خبرگزاریها روی اين مسئله حساسيت نشان میدهد و شهردار يزد هم مصاحبه میكند كه اگر قبر پيدا شود ما حاضريم زير گذری بسازيم و قبر را جانمايی كنيم و از اين دست حرفها؛ اما اينكه چه كسی بايد قبر را پيدا كند و به دنبال كار باشد، مشخص نشد. اين را میگويم كه اعلام كنم تنها نهادهای دولتی و بودجه مهم نيست و بايد برخی تشكلهای مردمی و خصوصی هم به اين موضوع وارد شوند و آن را مطالبه كنند.
خبر دارم كه گويا برخی تشكل های خصوصی استان تمايل دارند در اين رابطه همكاری كنند، اما صف بندی های سياسی در استان اجاره اين كار نمی دهد
من بحث را خيلی سياسی نمیدانم اما عدم تخصص و اظهارنظرهای بعضاً غيركارشناسی از سوی اين تشكلها است كه اين شائبه را به وجود آورده است. مديريت ارشد استان ما واقعاً راغب است كه اين مسئله را به نتيجه برساند، اما زمانی كه بحث همكاری به وجود میآيد، برخی از اين دوستان انگار تمايل دارند مسئله را از مجراها و كانالهای ديگری تقسير كنند. يادم باشد كه آذريزدی و هر چه منتسب به اوست، به ادبيات كودك و نوجوان منتسب است؛ مسئلهای كه بيش از هر چيز به مساله ادبيات غنی ايران منتسب است. اين موضوع البته منافاتی با وارد شدن اين مسئله به فازهای ديگری ندارد ولی من كتمان نمیكنم خيلی از اين دوستان به دليل عدم شناخت بر جرياناتی سوار میشوند كه ضرورت مسئله را همانطور كه گفتم درك نمیكنند، ولی متأسفانه نام فرهنگ را به دوش میكشند.
شما اشاره داريد به دوستانی كه مشغول سنگ اندازی در مسير ثبت نخستين بنياد ادبی به نام يك نويسنده در ايران هستند. دوستانی كه نمی شود كه در اين فرآيند نباشند اما انگار تصميم هم ندارند كه با هم همدلی كنند. شما هم كه می گوييد وظيفه ام را انجام دادم. اين مشكل اما در نهايت قرار است چگونه حل شود؟
ببينيد، به اعتقاد من مشكلی نيست. مسئله تنها تخصيص اعتبار مصوب است كه بايد برای آن چارهای انديشيده شود. تا اين مسئله حل نشود، كار ديگری نمیشود كرد. صريحتر كه بگويم اين است كه هنوز عدهای فكر میكنند در استان مسائل حتی فرهنگی مهمتر از اين وجود دارد. اما نااميد نيستيم. اميدوارم با همان بودجه تخصصی كه نام بردم بتوانيم سهم آذريزدی را ايفا كنم. اما يك جاهايی هست كه حق با شماست، نهادها همدل نمیشوند. مثلا شهرداری استان برای ساخت مقبرهای كه در يك قبرستان محلی در ميان شهر وجود دارد، همكاری نمیكند و حساسيت ايجاد میكنند. مثلاً اعلام میشود با ساختن اين بنا امكان استفاده از اين قبرستان اباب و اجدادی برای اهالی از بين میرود.
دوستان ديگر هم به همين صورت. اما بنای من اين نيست كه فردی نامی ببرم. مسئله ما يك مسئله فرهنگی است، هر چند كه اگر ضرورت ايجاد كند اسناد و مداركی هست كه نشان دهد چگونه در اين مسير سنگاندازی شده است.
اما تا كی؟ بالاخره تمايل داريد كه نتيجه ای حاصل شود يا نه
من عرض كردم بنای من اين نيست كه فعلا نام ببرم و حساسيت ايجاد كنم اما هشدار میدهم به دوستانی كه هر از گاهی بلند میشوند و ادعا میكنند دوستان چندين و چند ساله آذر هستند و بخواهند به دنبال مطامع سياسی از اين ماجرا باشند كه اين مسئله با اين شيوه حل نمیشود.
من اسنادی دارم كه خيلی از اين دوستان در زمان زنده بودن آذر هم از او استفادههای شخصی بردهاند و آزار خود را هم به او رساندهاند. الان ديگر وقت آن است حول نام او يك جريان فرهنگی برای استان بسازيم.
مشكل تاسيس و ثبت بنياد هم الان بودجه است؟
به آن صورت كه میگوييد. ثبت بنياد يك مسئله حقوقی است كه از قضا بسيار هم زمان بر است. از نظر حقوقی بسياری از كارهای بنياد انجام شده است. هيأت امنا و هيأت موسس را تشكيل دادهايم و بيشتر كارها انجام شده است و الان در مرحله ثبت و ابلاغ است. زمان برای مساله بنياد به دليل كارشناسی حقوقی اين موضوع بود.
يعنی هيأت امنا و موسس بنياد اكنون با نام مشخص شده اند؟
افراد مشخص شدهاند، منتهی تا زمان قطعی شدن نمیتوانيم نام ببريم فقط میگويم كه نيمی از آنها استانی هستند و نيمی ديگر از شخصيتهای تأثيرگزار كشوری هستند و از اينجا به بعد ديگر منتظر تصويب اساسنامه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی هستيم.
نظر :
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 20,اکتبر,2024